دیروز داشتیم از دانشگاه برمیگشتیم که آ. رو دیدم با معشوق جدیدش. راستش خوف برم داشت. اما زود فکرم رو جمعوجور کردم و گفتم:«امام صادق! گه خوردم!» بعد به بچهها دربارۀ حدیث امام صادق گفتم که چهقدر درسته و چهقدرررر اتفاق افتاده برام. بعدش ج. گفت:«خدایا چیان این پولدارا، چیان این خرپولا، اه از بچهمایهها بدم میآد.» و خندیدیم.
ولی فکرم تا شب قبل خواب هنوز درگیر آ. بود و ر.
...برچسب : نویسنده : hamintori بازدید : 48